نویسنده : علی بیتاژیان / کارشناس محیط زیست
یکی از گره هایی که بر سر راه حل معضل آلودگی هواست ، نگاه های کاملا سلیقه ای برای رفع این مشکل هست و تا کارشناسان فن نتوانند نظرات خود را اجرایی کنند و کسانی تصمیم گیرنده باشند که بهره ای از دانش و تجربه اداره این امر نداشته باشند آش آلودگی همین است و کاسه آلودگی هم همین
برای رسیدن به پاکی هوا راههای بسیار زیادی هست و یکی از این راه ها گسترش فرهنگ استفاده از دوچرخه در مسیرهایی ست که از لحاظ مسافت متعادل بوده و در ضمن شیب مناسبی هم داشته باشند که این امر در بسیاری از مناطق شهر تهران قابل اجراست
ولی امروز مصاحبه جالبی از محمد آقامیری عضو کمیسیون عمران و حمل و نقل شورای شهر تهران خواندم که به کل این نقش را از دوچرخه گرفت و آن را به وسیله ای تفریحی ورزشی صرف بدل نموده است . جالب است تا فرازهایی از صحبتهای ایشان را شما نیز بخوانید و جوابهای کوتاه ما را نیز ( برای مطالعه کامل مصاحبه ایشان به وبسایت مراجعه فرمایید )
-در تهران اکثر شهروندان فاصله محل سکونت آنها تا محل کار بسیار زیاد است و گاهی شهروندان برای اینکه از منزل به محل کار خود برسند حداقل باید ۲۰ کیلومتر را طی کنند ( نیاز نیست همه دوچرخه سوار شوند فقط کسانی استفاده می کنند که مسیر متناسبی داشته باشند )
در کشورهایی که حدود ۱۰ تا ۶۲ درصد حمل و نقل آنها با دوچرخه انجام میگیرد از لحاظ توپوگرافی اختلاف ارتفاع بین نقاط مختلف شهر ندارند این در حالی است که در تهران به طور مثال اگر از جنوب به شمال در خیابان ولیعصر (عج) بخواهیم تردد کنیم با ارتفاع زیاد مواجه هستیم و به طور کلی اختلاف ارتفاع جنوب به شمال تهران ۹۰۰ متر و نزدیک یک کیلومتر است ( بسیاری از مسیرها شرقی غربی ست و شیب ندارند و حتی مسیرهای جنوب به شمال منتهی به خیابانهای انقلاب و آزادی و دماوند هم شیب بسیار اندکی دارند )
موقعیت اقلیمی تهران به صورتی است که زمستان و تابستان و پاییز و بهار را در تهران داریم و به نوعی پایتخت ما ۴ فصل است و عملاً در گرمای تابستان و سرمای شدید زمستان استفاده از دوچرخه چندان مورد اقبال و استقبال نیست و ۶ ماه امکان استفاده از این وسیله سخت و مشکل است. ( صحبت غیر دقیق است . نه ۳ ماه تابستان گرمای خیلی شدید داریم و نه ۳ ماه زمستان سرمای خیلی شدید . نهایتا شاید ۲ ماه از ۱۲ ماه سال استفاده از دوچرخه کمی مشکل تر باشد )
تهران بر اساس گزارشهای اعلام شده ۲۵۰ روز هوای آن در مرز هشدار به لحاظ غلظت آلایندهها است و از آنجایی که دوچرخه ورزش هوازی محسوب میشود و افراد هنگام رکاب زدن نفس عمیق میکشند نسبت به حالت پیاده به گفته پزشکان ۱۰ برابر بیشتر هوا وارد ریههای آنها میشود ( صحبت غیر دقیق و کلی است ۱۲۲ روز در مرز هشدار است نه ۲۵۰ روز . بعلاوه برای مثال در سال گذشته ۲۴۳ روز هوای قابل قبول و بی خطر برای دوچرخه سواری داشتیم که حدود ۶۶درصد اوقات سال محسوب می گردد )
نگاه ما به مسأله دوچرخه تفریحی و ورزشی است و بوستان ها مکان مناسب دوچرخه سواری هستند ( نگاه شما چه پیوستهای کارشناسی شده ای به همراه دارد ؟)
در مورد شرکت بیدود هم فعلا اظهارنظر خاصی ندارم باید ابتدا مسأله مصوبه توسعه مسیرهای دوچرخه مورد بازبینی قرار گیرد و بوستانها و پارکها را کامل مجهز به مسیرهای دوچرخه کنیم و پس از اصل بازبینی، تکلیف بیدود هم مشخص خواهد شد و شاید این دوچرخههای اشتراکی به سمت بوستانها سوق یافتند ( این هم یکی از عللی است که تکلیف افراد برای سرمایه گذاری در حوزه انرژی های پاک و حمل و نقل مشخص نیست . چون هر مدیری چیزی بنا به نگاه خود می گوید )
از زمانی که فعالیت خود را در شورای ششم آغاز کردهایم دیدارهای مردمی زیادی در قالب محلهگردی و یا حضور در مساجد داشتهایم، طیفهای مختلف شهروندان اعم از دانشجو و اصناف و … هیچکدام نگاه مثبتی به مسأله توسعه دوچرخه در عرض خیابانها نداشتند و کسبه هم میگویند این موضوع سبب شده که ما با مشکلاتی مواجه شویم ( آمار … آمار علمی ارائه کنید . صرف دیدار با چند نفر معنی اش این نیست که همه مثل آنها می اندیشند )
این بود بخشی از صحبتهای محمد آقامیری و پاسخهایی کوتاه و اجمالی به ایشان . اگر دوچرخه سواری دارای مشکلات و محدودیتهایی هست که هست راه حل آن پاک کردن صورت مساله نیست جناب . می باید موانع آن را برطرف کنید و محدودیتهایش را بشناسید و قوتهای آن را گسترش دهید . برای جنگ با آلودگی هوا فقط نمی توان یکی دو سلاح استفاده کرد باید هر چه در توان داریم بیاوریم تا بشود بر این دیو آدمخوار غلبه کرد ، دیوی که بنا به اعداد رسمی سالی ۴۰هزار هموطن را به کام مرگ می کشاند